اگر اندکی اخبار حوزهی کشاورزی کشور را رصد کنیم به سرعت متوجه وجود مشاجرات عمیق و اختلاف نظرهای بنیادین بین فعالان این بخش خواهیم شد. عدهای قائل هستند بخش کشاورزی به شدت تحت سلطه سیاست قرار گرفته است و تصمیماتی در آن اتخاذ میشود که اصلا با ظرفیتها و واقعیتهای کشور همخوانی ندارد. ما تا به حال هر چه خواستهایم از آب و خاک سوء استفاده کردهایم و در این عرصهها با بحرانهای بسیاری روبرو هستیم. این افراد برآنند که الگوی بهرهبرداری ما از منابع طبیعی به هیچ وجه پایدار نبوده و سبب شده است آسیبهای بسیاری به این منابع که از قضا تجدیدناپذیرند وارد شود. فشارهایی که برای تامین غذای بیشتر به منابع طبیعی وارد میشوند، سبب بروز اتفاقاتی به صورت زنجیرهوار میشود که محیط زیست را تخریب کرده و ضررش جز به ساکنان این کرهی خاکی و به صورت نسلهای بعدی ما نمیرسد. ایشان معتقدند این نسل یکی از بدترین نسلهای سرزمین است و چیزی برای نسلهای بعد باقی نگذاشته است و معلوم نیست که آیندگان درباره ما چگونه قضاوت میکنند. از طرفی در شرایط اقلیمی ایران با محدودیتهای بسیاری مواجهیم و عقلائی است که این منابع اندک را به نحوی اختصاص دهیم که بیشترین عایدی و ارزش را نصیب کشور کند. فلذا باید سرمایهگذاریها در محصولات با ارزآوری بالا که از قضا نیاز آبی پایینی دارند متمرکز شوند و در عوض محصولات با نیاز آبی بالایی که به صورت بیرویه در کشور کشت میشود از کشورهای دیگر و با هزینه کمتر وارد شود. به واسطهی محدودیتهای مذکور باید بر بخش صنعت و خدمات متمرکز شد و استفاده بیشتر از منابع طبیعی مصداق ارتزاق از ارثیهایست که به زودی تمام خواهد شد.
اما گروه مقابل استدلال میکنند که ایران از ابتدا به واسطهی واقع شدن در اقلیمی گرم و خشک با چالش دسترسی به آب مناسب برای کشت و خاک حاصلخیز روبرو بوده است و با تدابیری که پیشینیان ما اندیشیده بودند[۱]، همین کشور خشک روزگاری انبار غله غرب آسیا بوده است و این نشاندهنده ظرفیت بالا ولی مدیریت نشدهی ایران است که دائما مورد تشکیک قرار میگیرد. کشاورزی لزوما سبب ناپایداری محیطزیست نشده، بلکه این شیوهی مدیریتهاست که میتواند پایداری یا ناپایداری را به ارمغان بیاورد. این گروه معتقدند: کشت بسیاری از محصولات در کشور نه تنها در ایران فراهم است بلکه میتوان با تولید آن محصولات، خودکفا شویم. وابستگی به واردات نه تنها امنیتی برای کشور حاصل نمیکند بلکه عزت و استقلال ملی ما را نیز خدشهدار میکند.
در میانهی این کشاکش هر موضعی توسط هر کسی گرفته شود به سرعت تخطئه شده و مورد انواع و اقسام انتقادها قرار میگیرد. از علمی نبودن ایدهی مطرح شده گرفته تا ذینفع بودن فرد. گویا از این طریق نمیتوان چارهای برای رونق کشاورزی ایران جست. نظرتان چیست اندکی بیشتر در مورد مسیری که کشورهای به اصطلاح پیشرفته طی کرده و میکنند بیشتر صحبت کنیم؟ این کشورها که برای عدهای آمال و آرزو هستند، در حوزهی امنیت غذایی نیز تجربه و کارنامه قابل قبولی دارند. پس چه خوب است از تاریخ آنها تجربه کسب کرده و آن را پشتیبان مسیری که باید طی کنیم قرار دهیم. بررسی تاریخ توسعه بیانگر آن است که غربیها راهی را به کشورهای توسعهنیافته نشان دادهاند که به ترکستان ختم میشود و هیچ شباهتی به مسیری که خود برای پیشرفت طی کردهاند ندارد[۲]. غربیها برای پیشرفت و آبادانی، پای بر شانهی سنت خویش گذاشتند ولی کشورهای جهان سوم را توصیه کردند تا سنت خویش را به کلی فراموش کنند و مصرفکنندهی نسخههای آنها باشند. کشورهای توسعهیافته، همهی کشورها را به تجارت آزاد تمامی محصولات دعوت میکنند ولی همیشه بخش کشاورزی خود را با انواع حمایتهای دولتی حفظ و مراقبت میکنند و سهم بسیاری از بودجه خود را روانه بخش کشاورزی کرده و آن را از تعرفههای ترجیحی سازمان جهانی تجارت مستثنی میکنند. نقل است با یارانهای که اتحادیهی اروپا به هر گاو اروپایی میدهد، جناب گاو میتوانند سفری درجه یک دور دنیا داشته باشند. آیا ایالات متحده که چهارمین تولیدکننده بزرگ گندم در جهان است، نمیتواند این منابع را صرف تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالاتر کند؟ ممکن است بگویید ایران به سبب مواضع سیاسی خود، این قدر دچار چالش امنیت غذایی است. در این صورت پاسخ خواهید شنید که آیا کشورهایی همچون چین، هند، روسیه، آمریکا، فرانسه، استرالیا، کانادا، پاکستان، اوکراین و آلمان (که ده کشور برتر تولیدکننده گندم در جهان هستند) هم به خاطر مواضع سیاسی خود این استراتژی را پیش گرفتهاند؟
این نسخههای غلط غربی، سیاستهای کشاورزی ایران را از خرد و کلان دچار انحراف کرده است. یکی از این انحرافهای بزرگ به تغییرات محیط روستایی ایران مرتبط میشود. نسخه غلطی که روستایی تولیدگر ایرانی را هم از جهت درآمد و هم از جهت منزلت اجتماعی، پایینتر از شهروندان مصرفکننده قرار داد. روستا، کانون تولید و ارزشآفرینی است و در بسیاری از کشورها توانسته است پیشران اقتصادی بوده و آنها را از فقر رهایی بخشد. حضرت امیر در حدیثی میفرمایند: هر کس آب و خاک بیابد سپس اظهار فقر کند، خدا او را از رحمت خود دور میکند[۳]. اما آنچه در ایران شاهد آن هستیم از بین رفتن نهادها و ساختارهای تسهیلگر معیشت روستاییان در سدهی اخیر است که باعث شده است علی رغم وجود آب و خاک حاصلخیز در بسیاری از نقاط کشور، گرد محرومیت به روی بسیاری از نقاط روستایی ایران نشسته باشد. استان خوزستان با ظرفیتهای بسیار در حوزهی کشاورزی را میتوان به عنوان یک نمونه از اجراییشدن سیاستهای توسعه غربی مورد بررسی قرار داد. تجمیع اراضی و سپس تاسیس کشت و صنعتهای بزرگ اگر چه در نظر اول شاید مزایایی همچون صرفه به مقیاس را به ارمغان آورد اما اثرات عمیقی بر فرهنگ عامه و روحیهی کارآفرینی مردم و اهالی خوزستان گذاشت. کشاورزانی که تا دیروز اختیار مال خود را داشتند و خطرپذیر بودند کم کم به کارگران حقوقبگیر کشت و صنعتها تبدیل شدند و به این راحتی کارآفرینی در خوزستان مرد.

البته نباید کشاورزی را تنها به خاطر بعد امنیت غذایی آن مورد توجه قرار داد، بلکه کشاورزی میتواند نقش اساسی در اقتصاد کشورها ایفا کرده و تبدیل به یک پیشران اقتصادی شده و صنایع مختلفی را از زنجیرههای قبل و بعد خود به حرکت درآورد. مبتنی بر برخی از پژوهشهای انجام شده[۴] حدود ۲۲٫۵ درصد از GDP ایران به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر کشاورزی است. تاثیرات کشاورزی را حتی نباید به حوزهی اقتصاد محدود کرد. اگر به دقت به نقش کشاورزی در تمدن ایران نگریسته شود درخواهیم یافت که بالندگی تمدن ایرانی به شدت در گرو کشاورزی بوده است. برخی از میراث مادی و معنوی که امروزه مایهی فخر و مباهات و نشانهی دانش و بینش عمیق نیاکان ماست اصولا زاییدهی نیازهای بخش کشاورزی بوده است، سازههایی مثل قنات، کبوترخانهها، سازههای آبی مختلف و بسیاری از سازههای کهن ایرانی از این دست هستند. علاوه بر این میراث ملموس، کشاورزی سبب شکلگیری نهادهای اجتماعی پیچیده و کارآمدی بوده است که متاسفانه به سبب بیتوجهی به آنها دیگر اثری از آنها باقی نمانده است. میتوان به واره، مال و بنه به عنوان برخی از این نهادهای حیرتانگیز اجتماعی اشاره کرد. با بررسی ابعاد مختلف کشاورزی و نقش آن در تمدن کهنسال ایران بیشتر به این نکته ایمان پیدا خواهیم کرد که هر چه داریم از کشاورزی داریم.
[۱] رک: مقاله آیا کشاورزی ایران بدوی است؟ اثر دکتر مرتضی فرهادی
[۲] رک: کتاب صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن؟ اثر دکتر مرتضی فرهادی
[۳] کَانَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ اِفْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اَللَّهُ .
[۴] رک: مقاله تبیین جایگاه واقعی بخش کشاورزی ایران در اقتصاد ملی با تمرکز بر ارزش افزوده کسب و کار کشاورزی اثر دکتر خالدی، کاظمی و شاهمرادیفرد