چکیده
کشاورزی، به عنوان عرصهای علمی، همانند دیگر عرصههای زندگی اجتماعی نیازمند رویکردهای برنامهریزی مناسبی است که، ضمن توجه به مصالح ملی، نگرشی فضایی به ظرفیتهای منطقهای داشته باشد تا، علاوه بر توسعۀ اقتصادی، مانع بروز عدم تعادلهای منطقهای و بیعدالتی گردد؛ چراکه بیعدالتی موجبات تضعیف قوام اجتماعی را فراهم میکند. آمایش سرزمین، که از رویکردهای برنامهریزی فضایی محسوب میشود، مدعی توجه به رشد استعدادهای منطقهای و رفع بیتعادلی است. اما در اینکه چه تصوری از عدالت دارد و در مبانی خود کفایت نظری و شفافیت دارد یا نه جای سؤال است. در این پژوهش، با روش موردکاوی کیفی، آمایش سرزمین از منظر عناصر ماهوی عدالت تحلیل و ابهامهای آن درخصوص عدالت بیان میشود. خط مشی گذارانِ عرصۀ کشاورزی که دغدغۀ عدالت دارند باید از این ابهامها و سؤالات آگاه باشند.
برای مطالعه مقاله به اینجا مراجعه کنید.